نفس ماماننفس مامان، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

کوچولوی ناز مامانی زودتر بدو بغلم

بابایی

1391/1/30 18:21
نویسنده : مامان منتظر
289 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچولوی من

مامانی روزی که من اینجا رو واسه شما درست کردم خواستم به بابایی بگم ولی پشیمون شدم پیش خودم گفتم بذار یه کم رونق بهش بدم بعدا.....چند شب پیش بابایی زنگ زد و گفت که دلش خیلی گرفته بابایی میگفت دلش گرفته از این که نمیتونه بچه دار بشه از این که من نمیتونم مامان بشم خلاصه خودشو مقصر میدونست من تازه فهمیدم چقدر بابایی این مدت ناراحت بوده و به روی خودش نمی اورده باباییت میگفت شبا که نماز میخونه به خاطر این میره توی اتاق که من اشکاشو نبینم عروسک من بابایی همه اینا رو با گریه میگفت .شکلک زیباساز-mania-dv.blogfa.comنمیدونی دلم کباب شد واسش من طاقت ناراحتی باباییتو ندارم اونم اگه بخواد گریه کنهشکلک زیباساز-mania-dv.blogfa.com منم بهش گفتم که فقط وجود خودش برام مهمه و بدونه اون فسقلیمو نمیخوام .یه وقت ناراحت نشی مامانی تو هم باید بدونی اول باباییت بعد تو ......به خاطر همین نمیخوام اینجا رو بهش نشون بدم چون اونوقت میفهمه من چقدر به فکر تو هستم و هر روز میام باهات حرف میزنم حتما بیشتر ناراحت میشه فعلا اینجا خونه من و تو میمونه تا زمانی که بیای تو دل مامانی ریزه میزه من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان آینده(آرزو(
24 اردیبهشت 91 2:45
سلام عزیزم...واااااااااای خوندم ...ناراحت شدم ....آخی خیلی بده که انقدر تا این حد ناراحت شوهرت ..سعی کن آرومش کنی و بهش بگی که هنوز وقت داریم ....
nasim
24 اردیبهشت 91 12:27
خیلی با احساس بود شما بدم بچه هم خوشبختید ولی آرزو می کنم و از خدا می خوام که با یه بچه ناز و سالم و صالح زندکیتون رو زیب تر کنه
zari
26 اردیبهشت 91 22:03
سلام دوس جونی تو که گریه منو هم درآوردی ناراحت شدم نمیدونم چی بگم فقط میگم امیدت به خدا باشه